معاونت غذا و دارو

مولایم مرا دریاب...

مولایم در این ایام

در سپیده دم

در آن دم که سایه و روشن در هم آمیزد

همه لبریز از موج زمزمه های عشقت

واژه واژه از صفایت می گویند

من در جاده ای دور دست و تاریک ، تنها

با امیدی در دل

امید وعده دیدارت .

فریاد برآرم

مولای من

از فراسوی دریاها

از فراسوی کوه ها

دوستت می دارم .

لرزه بر تنم می افتد

غرق در اشکم

نگاهی در دور ، خبر از پایان تاریکی می دهد

نور خطی در سیاهی افکند

این افسانه نیست

پنجره ها را بگشایید

قدر نزدیک است

قدر دان و دل قوی کن

قرآن برسر نهان و اشک ز دیده چکان

بخوان اناانزلنا و سرنوشتی ساز ، نکو

بگو از جان و دل

مولایم

دوستت دارم

مولایم مرا دریاب ....